لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
آسيبشناسي مديريت بازاريابي
تخصص در قرون جديد، ابزارها و شرايط جديد پديد آورده است.
وظيفه بازاريابي تنها افزايش تقاضا براي پارهاي از كالاها و خدمات نيست بلكه هدف اصلي مديريت تقاضاست.
رايانه و شبكه جهاني اينترنت عادات خريد مشتريان را دگرگون خواهندكرد.
دو نيروي پرتوان يعني فناوري و جهانيشدن، چشمانداز اقتصادي امروز را ميسازند.
چنانچه هر سازماني امروز نتواند سريعتر، ارزانتر و با كيفيت بالاتر از رقباي جهاني كالا توليد كند، از صحنه بازار حذف ميشود.
هيچ سازماني قادر نيست تا رضايت مشتريان خود را فراهم آورد مگر آنكه ابتدا اسباب رضايت كاركنان خود را تامين كند.
در جهان رقابتي امروز، سازمانها براي بقاي خود نيازمند تحول در مديريت بازار هستند و قطعاً اين تحول تصادفي نيست.
سازمانهايي كه از وجود مديران خلاق بيبهرهاند، خيلي از فرصتها را از دست خواهند داد.
يكي از مشكلات مهم كشورهاي درحال توسعه، نبود بازار رقابتي سالم در اين كشورهاست.
مقدمه
موضوع پيوند ميان خواسته(WANT) و مشتري(CUSTOMER) از زمان خلقت بشر تاكنون بارها مطرح شده است. گروهي از بزرگترين و برجستهترين انديشهگران بازاريابي درجهان، بر نقش محوري آن در بازاريابي صحه گذاشتهاند و پارهاي آن را مردود دانستهاند. اين تاييد يا رد، بستگي به پاسخ پرسشهايي دارد ازجمله اينكه آيا مشتري موجودي است كه خواستههايش را ميشناسد؟، آيا ميان نوع نيازها(NEEDS) و نوع مشتريان تضادي وجود ندارد؟، آيا خواستهها را ميتوان پيشبيني، ايجاد و يا تعديل كرد؟، بازاريابي بدويNEANDERTHAL) )، نوگرا(MODERN) و فرانوگرا (POST-MODERN) چه روشي را در مواجهه با خواستههاي مشتريان به عرصه آزمون و خطا نهادهاند؟ و... با سرعت يافتن دگرگونيها در شيوههاي استفاده از ابزارها و فنون، منابع انرژي و افزايش ميزان سرمايهگذاري در سدههاي اخير، تنوعي فزاينده در ساختار بازارها پديدار گشته و با همين تنوع و همچنين گسترش دامنه انتخاب «اين يا آن» براي مشتري، شرايطي نو پديد آمده است. اما سطح پيشرفتهاي مزبور با سطح رشد خواستههاي مشتري همراه نبوده است. بايد گفت كه با گشوده شدن دريچههاي تازه به روي روشهاي تفكر و شيوههاي پژوهش، ضريب بالايي از تخصصي شدن پديد آمده است. تخصص در قرون جديد، ابزارهاي جديد آفريده و ابزارهاي جديد شرايط تازهاي پديد آورده است.
وظيفه بازاريابي تنها افزايش تقاضا براي پارهاي از كالاها و خدمات نيست. هدف اصلي بازاريابي، «مديريت تقاضا» است بهعبارتي مهارت تنظيم و اداره سطح، زمان و تركيب عوامل تقاضا است. اما جاانداختن دانش مديريت بازاريابي و ايجاد خواسته براي آن كار آساني نبوده است. بسياري از منتقدان ترجيح ميدادند كه بازاريابي همچنان به افزايش فروش كالاها تكيه كند ولي برداشت عدهاي نيز چنين بود كه ايدههاي جديد در مديريت، بازار خاص خود را دارند و در اين بازار، شبيه ديگر بازارها تنها محصولاتي جا باز ميكنند كه «ارزش كاربردي» داشته باشند. (كاتلر، 1379،21-20) از سوي ديگر عملاً كليه سازمانها با چالشهاي روزافزون عوامل موثر متعددي مانند بازار، تكنولوژي، محيط قانونگذاري، محيط اجتماعي، مسايل جمعيت شناختي و رقبا مواجهند كه واكنش موفقيتآميز سازمان به آن چالشها مستلزم دگرگوني لازم خواهدبود. باتوجه به آغاز قرن جديد دگرگونيهاي آينده بسيار بزرگتر خواهدبود. انديشمندان اكنون با اين پرسش درگيرند كه آيا مفهوم بنيادين مديريت بازاريابي بايد بر «دادوستد»، «روابط» يا «شبكهها» باشد؟ برداشتها از بازاريابي خدمات و كالاها درحال دگرگوني است و روي آوردن به فناوريهاي نوين و بازار يكپارچه جهاني هم، تاثيرهاي ژرف و ويژه خود را دارند. رايانهها و شبكه جهاني اينترنت عادات خريد مشتريان را دگرگون خواهندكرد.
خوب كه بنگريم، دو دسته شركت در صحنه ميبينيم: آنهايي كه دگرگونيها را ميپذيرند و آنهايي كه نابود ميشوند. بهعبارتي دو نيروي پرتوان - فناوري و جهاني شدن - چشمانداز اقتصادي امروز را ميسازند. ريچاردلاو از مديران شركت «هيولت پاكارد» ميگويد: اكنون شتاب دگرگوني آنقدر زياد است كه توان همراه شدن با آن، به يك امتياز رقابتي و نقطه قوت تبديل گرديده است. توان «دگرگونيپذيري» به توان «خوديادگيري» نياز دارد. پيتر سنگه و ديگران، عنوان «سازمانهاي يادگيرنده» را به كار بردهاند. (همان منبع، 28-26).
فيليپ كاتلر معتقد است: «اينك بسيار خشنودم كه ميبينم گروه بزرگ و شايستهاي از انديشمندان به مديريت بازاريابي رو آورده و به مفهومهاي آن ژرفا و گستردگي چشمگيري بخشيدهاند» (همان منبع، 21). تحول موفقيتآميز بازاريابي اصولاً موضوع ارتباطات مطلوب و موثر با مشتري است و براي توضيح تحول و كسب تعهد نسبت به آن، به چيزي فراتر از يك برنامه كارگاهي نياز است. تحول در مديريت بازار، به واژه معروف مديريتي دهه 2000 مبدل خواهدگرديد. آنجا كه تحول در مديريت بازار درصدد پركردن خلأ ناشي از ركود نسبي علم مديريت بازاريابي است.